عشق را بايد جست...

بانوي باران

عشق را بايد جست...

تك درختي تنها توي يك جنگل تاريك و سياه از غم و درد به خود مي پيچيد

از خودش ميپرسيد كه چرا اينقدر تنهايم؟!

كه چرا هيچ دلي با من نيست؟

كه چرا نيست دلي نگران من و تنهايي من ؟

چه شود كرد كه دگر قد نكشم ؟

چه شود اگر كه من توي جنگل نباشم؟

آنقدر گفت و گريست كه شكست و آرام روي يك نهر روان ساخت پلي...

چقدر زيبا بود ! چقدر مستحكم...

و درخت تنها عشق را پيدا كرد

عشق را در بهار بايد جست

در گردش پروانه به دور يك گل

در ذوب شدن يخ با دست نوازشگر نور وخورشيد

در ميان سفر چلچله ها

در ميان قطرات باران

در ميان وزش باد و غرش ابر و طوفان

عشق را بايد جست روي يك نهر روان كه درختي روي آن ساخته پل

و درخت تنها عشق را پيدا كرد

عشق يعني ايثار، عشق يعني گذشتن از خود،از بود و نبود

عشق يعني درختي بيجان روي يك نهر روان

عشق يعني يك بغل دلواپسي، گم شدن در انتهاي بي كسي

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 27 آذر 1392برچسب:, ] [ 8:43 ] [ بانوي كوچك ] [ ]
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه