خدايا تنهايم
مگر من با تو چه كردم كه روزگارم اين شد
مگر من چه گناهي به درگاهت مرتكب شدم كه هچنين تاواني را بايد پس دهم
خدايا نمي بيني ام؟؟؟!!!!
چرا ؟
من مگر بنده بودي بودم؟
شايد بنده خوبي برايت نبودم اما
حق من اين قدر زخم و درد نيست
اين قدر ديگر گناه كار نبودم
اين قدر بد نبودم
من سزاوار اين همه درد نيستم
از كه كمك بخواهم ؟؟؟؟
خدايا خسته ام
آنقدر خسته كه آرزوي مرگ مي كنم
آنقدر احساس تنهايي ميكنم
كه در اين دنياي به اين بزرگي انگار فقط منم
كسي نيست كه صدايم را بشنود
كسي نيست كه دست ياري به سويم دراز كند
كسي نيست كه تكيه گاهم باشد
خدايا حق من اين نيست
خدايا ازت گله دارم
بزرا يه بارم من گله كنم ازت
از دنيايي كه آدماي تو برام ساختن
از باتلاقي كه مرا دارن در آن غرق مي كنند و من دست و پا مي زنم
چرا دستمو نميگيري
چرا كمكم نمي كني؟؟؟
خدا به چه اسمي صدات بزنم ؟
به چه زبوني صدات بزنم ؟
دارم نابود ميشم
كمكم كن
نظرات شما عزیزان:
تبادل
لینک هوشمند
